سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از آن هنگام که حق را به من نمودند در آن دو دل نگردیدم . [نهج البلاغه]

مهر

 
 
صنع یار(جمعه 87 دی 27 ساعت 1:59 عصر )
شخصی به مولای متقیان مراجعه می‌نماید و از او درخواست می‌کند که شب قدر را به او بشناساند. این مرد چنین می‌اندیشید که شب قدر باید یک شب باشد که در بین شب‌های سال مخفی مانده است. حضرت در ابتدا برای او ایه‌های از قرآن را که در آن به هفت اشاره شده بود را می‌اورد و سرانجام به او می‌فرماید: در عالم وجود تمامی پدیده‌ها بر اساس هفت در جریان افتاده‌اند. یعنی آن چیزی که شما فکر می‌کنید یک شب است، یک شب نیست بلکه هفت شب است. این هفت شب بر روی هم سازنده‌ی یک حقیقتند. درست مانند تمامی پدیده‌های دیگر در هستی.بنابراین اگر بدنبال شب قدر هستید آن را در یک شب جستجو نفرمایید. این شب عزیز در هفت شبی قرار گرفته است که مجموعاً یک پدیده را ساخته اند.
در واقع هر هفته یک پدیده می‌باشد که روزهای هفتگانه‌ی آن هفت قسمت سازنده‌ ا ن هستند.


 
چهار عنصر(جمعه 87 دی 27 ساعت 1:27 عصر )
شاید شما نیز شنیده باشید که قدما معتقد بودند که جهان از چهار عنصر آب، خاک، آتش و هوا تشکیل یافته است. امروزه با کشف ده‌ها عنصر دیگر می‌گویند که اعتقادات پدران‌مان چندان صحتی نداشته است و باید به آنها بصورت مزاح نگریست.
اما حقیقت همان چیزی است که اجدادمان آن را یافته بودند و بشر امروز با تمام علم و تکنولوژی‌اش هنوز نتوانسته است به این حقیقت برسد. در عالم وجود تمامی ذرات از کوچک‌ترین آنها تا بزرگ ترین آنها از کنار هم قرار گیری چهار ذره اصلی تشکیل می‌گردند. مثلاً یک سال را چهار فصل تابستان، بهار، پائیز و زمستان تشکیل داده است. یا یک اتم مرکب از چهار ذره عمده الکترون، پروتون، نوترون و فوتون می‌باشد. این راز در دل تمامی پدیده‌ها قرار داده شده است. از این چهار ذره‌ی اصلی سازنده‌ی ذرات، قدما با عنوان عناصر اربعه نام میبردند. و هیچ ارتباطی بین آنها و عناصر ظاهری  که ما از آنها برداشت می‌نمائیم وجود ندارد.
این چهار ذره هر کدام با یکدیگر مخالف بوده و در تضاد می‌باشند بهمین روی است که هر پدیده‌ای متشکل از چهار ذره‌ای است که همگی با همدیگر مخالفند. شبستری در این مورد فرموده است:
عناصر باد و آب و آتش و خاک          گرفته جای خود در زیر افلاک
ملازم هر یکی در منزل خویش           به ننهد پای یک ذره پس و پیش
چهار اضداد در طبع مراکز                 بهم جمع آمده کس دیده هرگز
مخالف هر یکر در ذات و صورت           شده یک چیز در حکم ضرورت





 
صندل رنگ مفقوده(جمعه 87 دی 27 ساعت 9:50 صبح )
نیوتن با آزمایشی نشان داد که نور مریی مرکب از هفت رنگ می‌باشد؛ قرمز، نارنجی، زرد، سبز، آبی، نیلی و بنفش. از این هفت رنگ سه رنگ را فیزیکدانان به عنوان رنگ‌های اصلی می‌شناسند؛ قرمز،زرد و آبی.
اما باید دانست که رنگ‌های اصلی سه تا نمی‌باشند بلکه چهار رنگ هستند و علاوه بر این سه رنگ رنگ دیگری نیز وجود دارد. بنام صندل یا کبود. این رنگ را نمی‌توان دید و بهتر بگویم بشر آن را بصورت ارتعاش ملاحظه می‌نماید. اما در اصل آنهم یک رنگ است و تنها تفاوتش با رنگ‌های دیگر این است که در فرکانس دیدِ بشر قرار ندارد. با توجه به این توضیحات باید دانست که رنگ‌های اصلی چهار رنگند  و از طرفی دیگر باید دانست  از درون منشور هفت رنگ بیرون نمی‌آید بلکه هشت رنگ بیرون می‌آید . یعنی علاوه بر هفت رنگ شناخته شده رنگ دیگری نیز وجود دارد بنام صندل یا کبود که قابل رویت نیست.و این همان معنای ضرب المثل ایرانیان باستان است؛ هشت الهفت یا هشت درهفت.
در هستی تمامی ذرات دارای هشت قسمت درونی هستند که در هفت لایه قرار گرفته‌اند. و از این هشت قسمت درونی چهار قسمت اصلی یا محکمات و چهار قسمت دیگر فرعی یا متشابهاتند.


 
آفرینش پدیدهها(جمعه 87 دی 27 ساعت 9:33 صبح )
اگر شما یک سری اعداد ترتیبی را ببینید مثلاً 1 تا 10. سپس از شما پرسیده شود نقطه آغاز این ردیف اعداد از کجاست خواهید گفت: از ابتدای آن یعنی از عدد 1. و می‌اندیشید که این قاعده در تمام طبیعت نیز استوار است؛ یعنی پدیده‌ها نقطه‌ای شروعی دارند که در آغاز آن واقع شده است، در حالیکه حقیقت مطلب اینگونه نیست بلکه در جهان آفرینش پدیده‌ها از مرکز آن شروع می‌گردند و در دو جهات امتداد می‌یابند. بدین معنا که نقطه‌ شروع آنها نه در ابتدا بلکه در مرکز آن واقع شده است. علت آنهم این است که تمامی پدیده‌ها خطی نیستند بلکه آنها کروی و فلکی هستند در این حالت نقطه اغاز آنها بمانند نقطه مرکز یا درونی این دایره خواهد بود.

 
بدنهای چهارگانه(جمعه 87 دی 27 ساعت 9:23 صبح )
خداوند هنگامی‌که در آغاز آفرینش یا در عالم امر انسان را آفرید، برای او چهار محل استقرار فراهم ساخت.بدن خاکی ما یکی از این چهار محل استقرار ماست که فعلاً در ان قرار گرفته‌ایم. اما می‌توانیم این قالب را رها نموده و با توجه به مراحل معنوی که کسب کرده‌ایم به بدن‌های دیگر خود وارد شویم . این بدنهای چهار گانه را ایرانیان قدیم چنین می‌نامیدند:
ادراک، جان، وجدان و روان.
در قرآن کتاب آسمانی مسلمانان نیز نام سه تن از این بدنها آورده شده است با این توضیح که از آنها با عنوان نفس نام برده شده است و جسم یا ادراک را نیز نفس ندانسته است بلکه آن را جسم می‌داند . نفس اماره( جان)، نفس لوامه(وجدان) و نفس مطمئنه( روان)


<      1   2   3      >




بازدیدهای امروز: 10  بازدید

بازدیدهای دیروز:1  بازدید

مجموع بازدیدها: 7079  بازدید


» لینک دوستان من «
» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «