آیا تابحال اندیشیدهاید که ایرانیان باستان عید نوروز را در چه هنگام برپا میکردند؟ شاید بگوئید معلوم است در فصل بهار. اما آنچه را که من بدان رسیدهام حقیقتی غیر از این است؛ نوروز واقعی ایرانیان در روز 10 تا 16 مهر برگزار میشد به مدت شش روز؛ که از آن با نام جشن مهرگان یا میترکان نام برده شده است. این جشن بافتخار زاییده شدن جهان و پدیداری آن بود نه بخاطر شکوفه زدن درختها. همانگونه که امام صادق در حدیثی که در بحارالانوار ذکر شده نوروز را از امر قدیم و مربوط به اهل بیت دانستهاند که ایرانیان آن را گرامی داشته و عرب آن را ضایع نموده است. در هر صورت نوروزی که امام مد نظر دارد همانست که در مهر ماه برگزار می شده است. و سالگشت پدیدار شدن خلقت در شش روز است انگونه که قران فرموده و پدیداری جهان را در شش روز میداند.
ایا میدانید سیزده بدر یکی از اسرار هستی را با خود یدک میکشد که از سوی ایرانیان باستان برای ما به یادگار مانده است و هیچگونه ارتباطی با بیرون رفتن یا نرفتن در روز سیزده عید ندارد. هر چند که در اینمورد سخن بسیار دارم اما بطور خلاصه بدانید که تمامی اشیا در عالم دارای سیزده قسمت وجودی هستند که قسمت سیزدهم آنها در خودشان جایی ندارد. همانند نقطه 360 درجه در دایره. بشر تا قبل از نیوتن نور را یک پدیده بسیط میدانست. اما نیوتن با آزمایشی تازه نشان داد که این پدیده نه تنها بسیط نیست بلکه مرکب از هفت رنگ است. این هفت رنگ را بشر هم اکنون در گردونه دوازده رنگه دسته بندی نموده است. یعنی یک چیز مرکب از دوازده لایه درونی شد، غیر از دوازده رنگ موجود در گردونه رنگها رنگ دیگری هم موجود است که سیزده بدر آن است و از فرکانس دید بشر مخفی است. این مثال همان چیزی است که در تمامی پدیدههای جهان روی داده است.
فروهر(جمعه 87 آذر 29 ساعت 9:22 عصر )
فروهر
یکی از نقش های بجا مانده از ایرانیان باستان بر روی تخت جمشید تصویری است که به آن فروهر گفته میشود. در مورد اینکه این شکل چیست نظرات مختلفی بیان شده است. و نتیجه گیریهای زیادی نیز از آن شده است. اما بد نیست بدانید که صورت و ذات حقیقی انسان، همانی نیست که اکنون از آن تصور دارید بلکه او جنسی از نور داشته و هم جنس با خداست. در تعابیر اسلامی از آن با عنوان عقل نام برده شده است، هنگامی که خداوند این موجود را آفرید برای او چهار قالب تعیین کرد. بدن خاکی انسان یکی از این قالبهای چهارگانه است. پس قالبهای انسان در حکم وسیله و مرکبی در اختیار ذات انسان هستند. فروهر شعاعی از عقل است که در درون هر یک از ما مانند نور جدا شده از خورشید رسوخ یافته است و بر بدنهای چهار گانه تسلط و اختیار دارد. و مولوی چه زیبا فرموده است:
قالب از ما هست شد نی ما از او باده از ما مست شد نی ما از او
جاناین کلمه را بارها و بارها در محاورات روزمرهتان از آن استفاده کردهاید شاید بیشتر برای قسم خوردن؛ مثلاً گفتهاید: بجان خودم!
آیا میدانید که آنچه را که شاید اصلاً توجهی به معنا و مفهوم آن ندارید یکی از اسرا بجا مانده از اجداد ایرانیمان است که راز هستی را با خود به یدک میکشد.
جان مترادف و هم معنای با روح نیست. بلکه حقیقتی سوای آن است. خداوند بزرگ در عالم وجود موجوداتی بسیاری را خلق فرموده است از جمله جن. اما انسان به تنهایی مطابق با تمامی موجودات دارای بدنی هم فرکانس با آن موجود است. بدن هم فرکانس با جن که جنس آن از آتش است و در روایات اسلامی بدان نفس اماره گفته میشود، همان جان ماست.
بسم الله الرحمن الرحیم
هدفم از ایجاد رابطه فضایی مجازی با سایر هموطنان ارائه بعضی از مطال نو و جدید است که هر چند قرار است به لطف خداوند بزودی در قالب کتالب منتشر گردد، اما با این وجود ایجاد آمادگی برای تبیین و پاسخهای احتمالی که پس از انتشار به احتمال بسیار قور در بین عموم خوانندگان بوجود خواهد آمد انگیزهای برای گشایش این خط ارتباطی بوده است. امیدوارم که با حمایتهای معنوی عزیزانی که هدفی جز اعتلای بشری ندارند بتوان در راهی که قدم گذاردهام موفق و سربلند باشم. در این راه به دعای خیر همگی شما نیز سخت نیازمندم
موفق باشید
لیست کل یادداشت های وبلاگ?